باتوهستم... باتو

روایت شعر زندان

باتوهستم... باتو

روایت شعر زندان

این هوگوی بی شهامت..................... باران

ماجرای سفر هوگوچاووز به ایران...................................... سپیدار

 

طبق برنامه ریزی های قبلی قراربود هوگو چاووز رئیس جمهور ونزوئلا آدینه وارد ایران شود ولی ایشان برنامه خودرا یک روز بعقب انداخت!؟؟!!

اگرچه تا کنون پیامی ازعلت سفر وبه عقب افتادن آن به بیرون درز نکرده! ولی یک مقام نزدیک به دفتراحمدی با این شرط که نامش هیچ وقت فاش نشود!! یواشکی به گزارشگر سی سی ان بی!! گفت: هوگو چاووز می خواست به دین ما بپیوندد!! وقرارشده بود مراسم ختنه سوران ایشان با حضور مقامات ارشد لشگری وکشوری درکاخ ریاست جمهوری انجام گرفته و سپس بخاطر این همه شجاعت!! هوگوازدست احمدی بالاترین نشان بی باکی وشهامت یک رادریافت نماید!!

 ولی  قبل ازسفربه ایران درقطر مشاوران امور پزشکی ایشان را ازاین کار منصرف نموده وگفتند: قربان درد وخونریزی اش زیاداست وچاقوی احمدی کم خیلی کند!! وممکنست ایشان بیشازحد ببرد وبه سلامتی سکسی شماصدمات جبران ناپذیری وارد گردد!! وبهمین خاطربود که هوگو بااحمدی تماس گرفت و گفت: ختنه سوران.. بی ختنه سوران!! من جرات ندارم!! ولی احمدی اصرارکرد که نترس هم سنگرمن!!! چاقوی من کند نیست و اینها همه شایعه های استکبار جهانی است!! بیا تا راحتت کنیم..عوضش میری بهشت ها!!! ازاحمدی اصرار و ازهوگو عدم قبول و دراینجابود که احمدی به هوگو گفت: نگفتم نروروسیه اونجا گولت میزنند!!

 

خلاصه وقتی هوگوجان اصرار احمدی را دید وتصویری راکه مشاورانش ازبریدن وخون وخونریزی برایش شرح دادند درذهنش مرورکرد تصمیم گرفت اصلا سفربه ایران رافراموش کند!!  واگر تلفن کاسترو ودلگرمی های اونبود... هرگز به ایران نمی رفت!!

اکنون هوگو به این شرط که ختنه سوران انجام نشود وارد ایران شده وقراراست نامه عاشقانه و پرسوز.گذازی برای آغا!! بنویسد وبااحمدی بروند درچاه بیاندازند..

این بود علت سف هوگوچاووزر وعقب افتادن آن به ایران! ازدوستانی که خبربیشتری دراین مورد دارند َخواهشمندم ما را آگاه نمایند............... بچه ها متشکریم!!!